معرفی کتاب ذهن خوانی
دیوید جی. لیبرمن در کتاب ذهن خوانی به شما کمک میکند تا نیت واقعی اطرافیانتان را دریابید. این اثر بر اساس علم روانشناسی زبان و علوم شناختی و رفتاری، تکنیکهای مؤثری برای ورود به ذهن دیگران ارائه میدهد.
دربارهی کتاب ذهن خوانی
ما در ارتباطات روزانه و مکالمات گفتاری یا نوشتاری خود به دنبال منظور اصلی کلام هستیم. هیچکس نمیتواند بگوید معنای تمام حرفها یا اتفاقاتِ پیرامونش را همیشه بهدرستی درک میکند. فهمِ معنای واقعیِ هرچیز، چه یک اثر هنری باشد، چه سخنرانی و چه مکالمهای دوستانه، در ایجاد ارتباطی سالم با دیگران بسیار مهم است. کتاب ذهنخوانی (Mindreader) نوشتهی دیوید جی. لیبرمن (David J Lieberman) پیشرفتهترین متدها را برای پروش تواناییهای شبهتلهپاتی در اختیار مخاطب قرار میدهد. این کتاب نه براساس شیوههای قدیمی زبان بدن، بلکه مبنیبر جدیدترین تحقیقاتِ حوزهی روانشناسی زبان، علم اعصاب و علوم شناختی و رفتاری نوشته شده است. توانایی ذهنخوانی انسان را یاری میکند تا در یک مذاکره، قرار ملاقات یا در موقعیتی دشوار و سرنوشتساز زیرمتن کلام را دریافت کنند. این کتاب راهنمایی خوب برای پرورش مهارت دروغسنجی است.
تکنیکهای کتاب ذهنخوانی از نشانهها و علائم کلیشهای و قدیمی مثل نحوهی پوشش، شیوهی نشستن یا حتی الگوهای رفتاری فراتر میروند. این علائم قدیمی میتوانند تفسیرپذیر باشند. اما تکنیکهای موجود در این اثر حاصل آزمایشهای عملی هستند. این ترفندها بسیار دقیق و جزئی عمل میکنند؛ چنانچه به سازمانهای سیآیاِی، اِناسای و افبیآی در دروغسنجی کمک کردهاند. نقطهی قوت این روش این است که بدون تعامل با سوژه عمل میکنند. یک گفتوگوی کوتاه، پیام صوتی یا حتی یک ایمیل کافی است تا به نیت فرد مورد نظر پی ببریم.
دیوید جی. لیبرمن در کتاب ذهنخوانی، اصلیترین راه انتقال پیام یعنی زبان را موشکافی میکند. او بیان میکند که ما با بررسی کلماتِ استفادهشده توسط هر شخص میتوانیم به نیت حقیقی او پی ببریم. برای مثال، از دیدگاه روانشناسی زبان کسی که از ضمایر شخصی کمتری استفاده کرده و خودش را بهعنوان فاعل از جمله جدا میکند، به احتمال قوی گفتارش خلاف واقعیت است؛ درست مانند وقتی که یک دروغگو از ارتباط چشمی پرهیز میکند. ضمایر شخصی مثل «من، اَم» نشان از اعتماد فرد به جملهای که میگوید دارد. حذف این ضمایر میتواند بیانگر بیمیلی فرد به پذیرش مالکیت واژگانش باشد. مثلاً جملهی «من واقعاً سخنرانیات را دوست داشتم» از جملهی «سخنرانی خوبی بود» صادقانهتر است. همچنین تبدیل فعل معلوم به مجهول نشانهی دیگرِ طفره رفتن از پذیرش معنای جمله است.
مورد دوم در تشخیص ناخودآگاه اشخاص، این است که چگونه دیگران را میبینند و چه حسی به آنها دارند. انتخاب ضمایر جمعی در صحبتها نشان از همراهی با طرف مقابل دارد. بنابراین احتمال خیلی کمی وجود دارد که قربانیِ یک حادثهی آدمربایی از جملهی «ما سوار ماشین شدیم» استفاده کند. اگر فریبی در کار نباشد او خواهد گفت: «او مرا سوار ماشین کرد». به همین ترتیب زوجی که در زندگی مشترک از ضمیر جمعی «ما» استفاده میکنند، کمتر در آمار طلاق جای دارند و بالعکس در زندگیهای مشترکی که ضمایر «من» و «تو» زیاد به کار میروند، بحرانهای بیشتری پیشبینی میشود.
در ادامهی کتاب ذهنخوانی جایگاه رابطه و قدرت از منظر زبانشناسی مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین سرنخهای خشم، اضطراب، اعتمادبهنفس و... در زبان ریشهیابی میشود. درنهایت دیوید جی. لیبرمن به ما یاد میدهد که چگونه این یافتهها را در عمل به کار گیریم. پس از خواندن کتاب ذهنخوانی راحتتر متوجه خواهید شد که دوستتان با شما مشکلی دارد یا فقط بیحوصله است، یک مصاحبهی کاری چقدر قابلاعتماد است و روایت هر شخص از یک حادثه چقدر به واقعیت نزدیک است. با شناخت علائم معنایی در رفتار و گفتار هر شخص، به کیفیت زندگیِ خود میافزاییم.
کتاب ذهنخوانی با ترجمهی محدثه احمدی، توسط انتشارات سنگ به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب ذهن خوانی
-
درخشان. این کتاب روانشناسی راه خوبی برای ورود به مغز دیگران است. (پابلیشرز ویکلی)
-
گنجینهای از ایدهها و ابزارهایی که میتوانیم برای ایمنتر و شادتر زیستن به آنها تکیه کنیم. (جو ناوارو، نویسندهی کتاب شخصیتهای خطرناک)
-
کتاب ذهنخوانی کلید پرورش هوش عاطفی سالم و روابط معنادار است. (میچل سیلک، دستیار سابق وزیر ایالات متحده آمریکا)
-
ذهن انسان از پیچیدهترین مفاهیم جهان است. لیبرمن ابزار ورود به دنیای مبهم ذهن را به ما هدیه میدهد. (سوزان کارنیسرو، متخصص سابق امنیت سازمان سیا)
-
لیبرمن با ادغام علم و هنر در این کتاب، شما را درمقابل کسی که حقیقت را پنهان میکند، ایمن میکند. (فیل هیوستون، افسر سابق سیا)
کتاب ذهن خوانی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کارمندان و رؤسای سازمانها نوشته شده است. اگرچه در نهایت تمام انسانهایی که برای داشتن زندگی آگاهانهتر و باکیفیتتر در تلاشند، به این کتاب احتیاج پیدا خواهند کرد.
با دیوید جی. لیبرمن بیشتر آشنا شویم
دیوید جی. لیبرمن در سال 1953 در آمریکا به دنیا آمد. او رواندرمانگر، پژوهشگر و نویسندهی کتابهای حیطهی موفقیت است. او با کتابهای «هوشیار باشید و فریب نخورید!» و «ترغیب دیگران در مسیر دلخواه» به نویسندهی پرفروش نیویورکتایمز تبدیل شد. لیبرمن با مدرک دکترای روانشناسی، سالها در سازمانهای پلیس فدرال، سازمان سیا و آژانس امنیت ملی، روانِ کارمندان آنها را ارزیابی میکرد. دیوید جی. لیبرمن برای سخنرانیهای انگیزشی، کلاسهای آموزشی و تألیف کتابهای موفقیت و خودسازی به شهرت جهانی دست یافت.
از معروفترین آثار دیوید جی. لیبرمن میتوان به کتابهای «دروغگو را در چند دقیقه بشناسید»، «وقتی خدا درمانگر تو باشد» و «رازهایی دربارهی جذب دیگران» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب ذهن خوانی میخوانیم
در گزارشهای صادقانه، بخش اصلی روایت یعنی جایی که ماجرا رخ میدهد اغلب هیجانیترین و مبسوطترین است. اما فرد دروغگو سریعاً از آن میگذرد یا کوتاهش میکند. اگر بخش میانی قسمت اصلی گفتوگو به اندازهی آغاز و پایان داستان کوتاه باشد، احتمال فریب میرود. اما این موضوع بهخودیخود نشانهی موثقی نیست. همیشه باید دنبال تناسب و تعادل در گزاره باشید.
نهایتاً به یاد بیاورید که فرد گناهکار در طول یک گفتوگو، مصاحبه یا بازجویی چالشبرانگیز دوست دارد موضوع را عوض کند و به صحبت پایان دهد. کسی هم که گزارشی جعلی میسازد، به همین اندازه مایل است بحث را تمام کند. بنابراین روایتهای جعلی اغلب صراحتاً و مشخصاً به عواقب ماجرا نمیپردازند. قطعاً در قصههای آسیبزا و مملو از هیجان، باید لایههای روشنی از احساس و تأمل را ببینیم، ولی برای دروغگوها، خلق این بخش از همه سختتر است. آنها نه تنها باید رخداد را خلق کنند، بلکه باید به تأثیر و دامنهی احساسات واقعی نیز بپردازند.
بهعلاوه همزمان باید یک واقعیت یا حقیقت را نفی یا اصلاح کنند. مقدمهی داستان به ایشان اجازه میدهد از حقایق فاصله نگیرند و بخش اصلی قصه به کمی پیچیدگی نیاز دارد. اما خلق نتیجهگیری از نظر شناختی سخت است. دلیلش این است که افراد دروغگو معتقدند نتیجهگیری، عاملی مهم برای روایتهای صادقانه نیست. پس سریعاً قصه را به پایان میبرند. ازاینرو تقریباً تمام داستانهای جعلی با صحنهی اوج و بدون اشاره به عواقب ماجرا تمام میشوند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
بخش اول. ناخودآگاه رسوا میکند
1. آنها واقعاً چه فکری میکنند
2. افراد چگونه دیگران را میبینند و چه حسی به آنها دارند
3. رویاروییهای نزدیک
4. جایگاه رابطه و قدرت
5. تشخیص خلقوخو
بخش دوم. دروغسنج انسانی
6. ارزیابی صداقت و درستی
7. هنر بلوفخوانی
8. داستانسرایی: بهانهها و لالاییها
9. حقههای معامله
بخش سوم. عکسبرداری روانشناختی
10. نیمنگاهی به شخصیت و بهداشت روانی
11. هویت روایی: درک قلب و روح
12. فعالسازی شبکهی دفاع
13. معنای ارزشها
14. عامل تابآوری
بخش چهارم. ساخت نیمرخ روانشناسی
15. در جستوجوی سلامت عقل
16. روانشناسی عزتنفس
17. پردهبرداری از اختلالات شخصیت
18. انعکاس روابط
19. زیروبم رنج
20. چه زمانی نگران باشیم: هشدار قرمز و علایم خطر
نتیجهگیری. با دانش خود چه کنیم؟