پایگاه کسب درآمد اینترنتی مطمئن رایگان

معرفی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به قلم ناپلئون هیل، سیزده گام به‌ سوی ثروت توصیف‌ شده‌ است. این سیزده گام کوتاه‌ترین فلسفه قابل‌ اعتماد برای پیشرفت و موفقیت را ارائه می‌دهند.

پیش از آغاز مطالعه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید (Think and Grow Rich) لازم است بدانید که این کتاب برای سرگرمی نوشته ‌نشده و با مطالعه آن از مطالب ارزشمند بسیاری بهره خواهید برد. محتویات این کتاب را طی یک هفته یا یک ماه نمی‌توان به خوبی درک کرد بلکه باید مرتب آن را مرور کرد.

ناپلئون هیل (Napoleon Hill) در هر یک از فصل‌های این کتاب نگاه کوتاهی به رمز و راز پول‌سازی و کسب درآمد داشته است. رمز و رازی که ثروت بسیاری را برای بیش از پانصد مرد به همراه داشته و هیل نیز آن‌ها را از سال‌ها پیش به ‌دقت مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.

بعد از اینکه دکتر میلر ریس هاچیسون که در سطح ملی به مهندس مشاور و همکار دیرینه توماس ادیسون معروف است این کتاب را به طور کامل خواند گفت:

«این کتاب یک رمان نیست؛ بلکه یک کتاب درسی دربار

معرفی کتاب علم ثروتمند شدن

کتاب علم ثروتمند شدن نوشته‌ی والاس واتلز اولین کتابی است که با موضوع موفقیت و با هدف راهنمایی مردان و زنانی نوشته شده که بیشترین دغدغه‌شان پول و ثروتمند شدن است و می‌خواهند رموز متافیزیک را در جذب ثروت بیاموزند. با خواندن این کتاب، ثروت و فراوانی را به زندگی خود دعوت کنید.

درباره‌ی کتاب علم ثروتمند شدن

تاکنون کتاب‌های بی‌شماری درباره‌ی موفقیت در زندگی و کسب‌وکار در دنیا نوشته و منتشر شده‌اند تا راه‌های رسیدن به هدف را به مردمان سراسر جهان آموزش دهند. بسیاری از این کتاب‌ها به فلسفه‌ی موفقیت پرداخته‌اند و برخی هم راهکارهای عملی در این زمینه را در دستور کار قرار داده‌اند؛ اما مهم‌ترین پرسش همچنان این است که چگونه می‌توان در زندگی به موفقیت مالی و معنوی رسید، بدون آن‌که لازم باشد درباره‌ی پیچیدگی‌های فلسفی در این حوزه بیندیشیم.

کتاب علم ثروتمند شدن (The Science of Getting Rich) نوشته‌ی والاس واتلز (Wallace D. Wattles) پیشگام همه‌ی کتاب‌های موفقیت و نخستین متن جامعی است که در این حوزه نوشته و منتشر شده است. این کتاب یک راهکار عملی و نه فلسفی برای رسیدن به اهداف در مسیر کسب ثروت است و راه را برای تفکر و تعقل در این زمینه باز می‌کند؛ راهی که منجر به تغییر فکر و عمل نسبت به زندگی و موفقیت در آن می‌شود.

نویسنده‌ی کتاب، دستورات و راهکارهای خود را مانند قانون جریان الکتریسیته می‌داند و از خواننده می‌خواهد که ابتدا به آن‌ها باور و ایمان قلبی پیدا کند و بدون آن‌که درصدد اثبات آن‌ها بربیاید، مو‌به‌مو موارد آن را به اجرا بگذارد. همچنین کتاب حاضر برای افرادی که می‌خواهند از نقطه‌نظر منطقی و فلسفی به این قوانین برسند، نکات، نمونه‌ها و منابع معتبری را معرفی می‌کند تا همگان بتوانند با باوری عمیق راهکارهای آن را به کار ببندند.

در کتاب علم ثروتمند شدن نوشته‌ی والاس واتلز به شما نشان داده خواهد شد که در مسیر ثروتمند شدن هیچ‌گاه نباید به کم راضی و قانع باشید؛ چراکه هر فرد تا زمانی‌ که لیاقت و توانایی ثروتمند شدن را دارد نباید از تلاش در این زمینه دست بردارد و هر آن‌چه را می‌خواهد باید با تمام انرژی، وجود و شکوه در آغوش بکشد؛ تنها در این صورت است که می‌توان به راز موفقیت در کسب ثروت پی برد و به رؤیاها تحقق بخشید.

در کتاب حاضر به سوی این واقعیت راهنمایی خواهید شد که بدون ثروت، بخشی از وجود شما ناقص خواهد ماند؛ بنابراین کسب دانش ثروتمند شدن یک حق طبیعی است که اگر فردی از آن چشم‌پوشی کرده یا آن را در اولویت زندگی خود نبیند، یک انسان غیرطبیعی است. پس آرزوی ثروتمند شدن حق همه‌ی انسان‌هاست و کاملأ جا دارد که هر فرد برای این آرزو بیشترین تلاش و کوشش خود را به کار بگیرد.

کتاب علم ثروتمند شدن توسط سید خشایار کیافر ترجمه شده و انتشارات کدیور آن را منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب علم ثروتمند شدن

• کتاب علم ثروتمند شدن، علم قطعی جذب ثروت را توصیف می‌کند که بر اساس یک ایده‌ی دستوری منحصر‌به‌فرد ساخته شده است. (گودریدز)

• این کتاب دقیقاً به شما نشان می‌دهد که چگونه افکار خود را کنترل کنید تا بتوانید به موفقیتی که برای آن خلق شده‌اید دست پیدا کنید. (آمازون)

• این کتاب را باید آهسته بخوانید زیرا لازم است که واقعاً اطلاعات آن را هضم کنید. اگر بتوانید زمان بگذارید، درس‌های بسیار مهمی در زندگی و کسب درآمد خواهید آموخت. (سایلین دایله، نویسنده و سخنران انگیزشی)

کتاب علم ثروتمند شدن برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به کتاب‌های خودسازی و موفقیت انتخابی عالی خواهد بود؛ به‌ویژه آن‌ها که می‌خواهند در زندگی و کسب‌وکار خود تحولی ایجاد کرده و به ثروت فراوانی برسند.

با والاس واتلز بیشتر آشنا شوید

والاس دلیوس واتلز، نویسنده و متفکر آمریکایی در سال 1860 در ایلینوی به دنیا آمد و در سال 1911 درگذشت. او تنها فرزند خانواده بود و تا نوجوانی در مزرعه به‌عنوان کارگر فعالیت می‌کرد. او تحصیلات آکادمیک نداشت و هیچ‌گاه به دانشگاه نرفت ولی از سنین کودکی و نوجوانی نسبت به کار و تجارت علاقه‌مند بود. والاس د واتلز در جوانی و میان‌سالی به کسب درآمد و ثروت پرداخت و توانست از راه تجارت پول خوبی به‌دست آورد. دو کتاب مشهور او «دانش کسب عظمت» و «علم ثروتمند شدن» بارها توسط ناشران در سراسر دنیا منتشر شده است.

جملات برگزیده کتاب علم ثروتمند شدن

• باور کنید چیزی را که می‌خواهید دریافت خواهید کرد.
• اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، نباید به فقر و بی‌پولی فکر کنید.
• اساس تمام پیشرفت‌ها برای انسان علم ثروتمند شدن است.
• برای ثروتمند شدن از روش علمی، نباید سعی کنید تا قدرت اراده خود را بر هر چیزی خارج از خودتان به کار بگیرید.
• فکر تنها نیرویی است که می‌تواند از مواد بدن شکل ثروت تولید کند. ماده‌ای که همه چیز از آن ساخته شده است، جوهری است که می‌اندیشد و وقتی به شکلی فکر می‌کند آن را تولید می‌کند.

در بخشی از کتاب علم ثروتمند شدن می‌خوانیم

فکر نیرویی آفریننده و یا نیروی وادار کننده‌ای است که باعث می‌شود نیروی آفریننده عمل کند. فکر کردن به روش معین ثروت را به سوی شما می‌آورد؛ اما شما نمی‌توانید فقط بر فکر کردن تکیه کرده و به عملکرد شخصی خود بی‌توجه باشید. این مانعی است که بسیاری از کسانی که فکر متافیزیکی و علمی می‌کنند شکست می‌خورند. شکست می‌خورند زیرا نمی‌توانند فکر و عملکرد شخصی خود را به هم مرتبط کنند.

بشر نمی‌تواند مستقیماً از ماده‌ی بدون شکل، بدون روندهای طبیعی یا بدون کار دست خودش چیزی خلق کند. شخص نباید فقط فکر کند، بلکه عملکرد شخصی او باید مکمل افکار او باشد.

با فکر کردن می‌توانید باعث شوید تا طلای در قلب کوه‌ها به سمت شما حرکت کند اما طلا نمی‌تواند خود را استخراج کند. نمی‌تواند خود را تصفیه کرده و از خود سکه ضرب کند و در خیابان غلت خورده و راه خود را به جیب شما جستجو کند.

در زیر نیروی پیش برنده کائنات، کسب‌وکار افراد چنان منظم و مرتب خواهد شد که شخصی دیگر هدایت خواهد شد تا طلا را برای شما استخراج کند. دادوستد بعضی افراد تاجر چنان جهتی پیدا خواهد کرد که طلا به سمت شما بیاید و شما باید چنان تجارت خود را برنامه‌ریزی کنید که وقتی به سمت شما می‌آید قادر به دریافت آن باشید. فکر شما همه‌چیز و همه‌کس را به کار و حرکت درآورده و روح می‌بخشد تا چیزی را که می‌خواهید برایتان بیاورند؛ اما عملکرد شخصی شما باید چنان باشد که زمانی که چیزی را که خواستید به سمت شما می‌آید بتوانید دریافت کنید. قرار نیست چیزی را صدقه بگیرید و یا از کسی بدزدید. استفاده‌ای که شما به هرکسی می‌دهید باید از ارزش پول نقدی که از او دریافت می‌کنید بیشتر باشد.

فهرست مطالب کتاب

درباره والاس دلویس واتلس
مقدمه
حق ثروتمند شدن
یک علم برای ثروتمند شدن وجود دارد
آیا فرصت‌ها در انحصار در آمده است؟
اولین سرمنشأ علم ثروتمند شدن
گسترش زندگی
ثروت چطور به سمت شما می‌آید؟
شکرگزاری
فکر کردن به روش معین
چگونه از اراده استفاده نماییم؟
استفاده بیشتر از اراده
عمل کردن به روش معین
عملکرد مؤثر
دستیابی به تجارت مناسب
تأثیر افزایش
انسان افزایش‌یافته
چند هشدار و گفته‌های آخر
خلاصه علم ثروتمند شدن
پنج قانون طلایی موفقیت

ر

https://fa-file.ir/category/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8

عرفی کتاب مدیریت خشم

درنرفتن از کوره، صبر کردن و پخته شدن! این همان کاری است که کتاب مدیریت خشم نوشته‌ی دکتر ویلیام دویل جنتری به خوانندگان این اثر می‌آموزد؛ آن هم نه با ادبیاتی سخت و پیچیده، بلکه با یک برنامه‌ی جامع و کاربردی که همگان در هر جایگاهی قادرند از آن بهره‌مند شده و شاهد اثرات مفید آن در زندگی خود باشند.

درباره‌ی کتاب مدیریت خشم

دیوی سرکش، ماری زهرآگین، آتشفشانی که ناگهان فوران می‌‏کند، اژدهایی خفته که با یک اشاره بیدار می‌شود و هرچه هست و نیست را در شعله‌های سوزان خود نابود می‌سازد: تمام این توصیفات ترسناک که با دیدگاهی منصفانه، به هیچ وجه از واقعیت دور نیستند، فقط در وصف یک کلمه‌ی سه‌حرفی عنوان شده‌اند: خشم.

بی‌تردید کتب متعددی درباره‌ی خشم و تکنیک‌های کنترل آن نگاشته شده، اما چیزی که کتاب مدیریت خشم (Anger Management for Dummies) اثر دکتر ویلیام دویل جنتری (William Doyle Gentry) را در زمره‌ی آثار برجسته در این زمینه قرار می‌دهد، ساده‌نویسی و ارائه‌ی برنامه‌ای فراگیر برای تمامی افراد جامعه است تا بتوانند با مدیریت و کنترل خشم خود، از آثار مخرب و ویرانگر آن پیشگیری کنند؛ چه آن‌ها که مانند یک انبار باروت فقط به جرقه‌ای برای انفجار نیاز دارند، یا کسانی که علی‏‌رغم خونسردی، گاه و بی‌گاه از عوارض ناخوشایند عصبانی‌شدن رنج می‌‎برند. بی‌دلیل نیست که این کتاب بین سال‌های 2006 تا 2015، بیش از بیست‌وچهار بار تجدید چاپ شد و مورد استقبال خوانندگان در سرتاسر دنیا قرار گرفت.

بدون شک همه‌ی ما وقتی سری به قفسه‌ی خاطرات گذشته می‌زنیم، ردپای خشم و عصبانیت را در تمامی رویدادهای ناخوشایند زندگی مشاهده می‌کنیم. خشم در ابعاد کوچک و محیط یک خانواده به رنجش‌ها و منازعات گوناگون ختم شده و چه‌بسا بسیاری از فجایع، قتل‌ها و جنگ‌های تاریخی فقط به خاطر فوران آتشفشان خشم آغاز شده. دکتر جنتری در کتاب مدیریت خشم، روش‌های کارآمدی را برای کنترل و مدیریت عصبانیت به خواننده می‌آموزد و حتی با مقوله‌ی خشم مانند نوعی اعتیاد برخورد کرده و سعی می‌کند افراد درگیر با این پدیده را از عصبانیت‌های اعتیادگونه‌ی خود برهاند. او با پرداختن به بنیان و پایه‌های خشم، مخاطبان خود را به صورت اصولی با این پدیده آشنا کرده و در عبور از این کوه به ظاهر صعب‌العبور، هدایت‌ می‌کند.

دویل جنتری با دیدگاهی فرازمانی به مسئله‌ی خشم می‏‌پردازد و نه‌تنها فرد را برای آینده آماده می‌سازد، بلکه ابزاری مناسب برای مواجهه با خشم‌های گذشته در اختیار او قرار می‌دهد تا مخاطب با استفاده از تکنیک‌های مطرح‌شده در کتاب مدیریت خشم، بتواند مشکلات خود را به صورت ریشه‌ای درمان کند. با نگاهی به فهرست کتاب متوجه می‌شویم که او از زوایای مختلف و در بسترهای گوناگونی به مقوله‌ی خشم پرداخته، به گونه‌ای که می‌توان گفت هیچ جزئیاتی را از قلم نینداخته و با همین دیدگاه موشکافانه قادر شده کتابی جامع و کاربردی برای کنترل و مدیریت خشم و سرانجام خلاصی از آن در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.

کتاب مدیریت خشم اثر ویلیام دویل جنتری در سال 2006 به زبان انگلیسی به انتشار رسیده و با ترجمه‌ی عزیزالله سمیعی و سعید گرامی بروجردی توسط نشر آوند دانش در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته.

کتاب مدیریت خشم مناسب چه کسانی است؟

خواندن این کتاب به دوستداران مباحث روانشناسی مخصوصاً افراد علاقه‌مند به کتب انگیزشی، موفقیت و تکنیک‌های رشد فردی توصیه می‌شود.

با ویلیام دویل جنتری بیشتر آشنا شویم

دکتر ویلیام دویل جنتری متولد 1943، دارای مدرک دکترای روانشناسی بالینی است و مدیریت «انستیتو زندگی بدون خشم» در لینچ‌برگ ویرجینیا را بر عهده دارد. او عضو انجمن روانشناسی ایالات متحده بوده و سردبیر مؤسس «ژورنال طب رفتاری» (Journal of Behavioral Medicine) است. او در چهار دهه فعالیت حرفه‌ای خود به‌عنوان یکی از پیشگامان عرصه‌ی روانشناسی سلامت، طب رفتاری و مدیریت خشم، بیش از صد اثر از جمله هشت کتاب را به انتشار رسانده.

از دیگر آثار موفق او در این زمینه می‌توان به کتاب‌هایی همچون «شادی به زبان آدمیزاد»، «وقتی کسی که دوستش دارید خشمگین است»، «بدون خشم» و کتاب راهنمای «طب رفتاری» اشاره کرد. او علاوه‌بر تدریس در دانشگاه‌های دیوک و تگزاس (شعبه‌ی گالوستون)، در سرتاسر ایالات متحده، کانادا و اروپا سمینارهای تربیتی متعددی برای مخاطبان حرفه‌ای و عام برگزار کرده و می‌توان مقالات متعددی از او درباره‌ی تکنیک‌های مدیریت خشم در مجلات معاصر یافت. دکتر ویلیام دویل جنتری همچنین یکی از کارشناسانی است که به صورت پیوسته در رادیو و تلویزیون، در رابطه با مسائل روانشناسی با او مصاحبه می‌کنند.

جملات برگزیده کتاب مدیریت خشم

• همه به حمایت نیاز دارند – هیچ‌کس نمی‌تواند سراسر زندگی خود را کاملاً به‌تنهایی سر کند.
• از خیلی جهات، کار مدیریت خشم هرگز پایان نمی‌یابد و همیشه مانند کاری در حال اجراست.
• بدترین چیز درباره چیزهای بد – از جمله یک اخلاق بد – عادت کردن به آن‌ها است و این برای تغییر رفتار مشکل ایجاد می‌کند.
• یکی از راه‌ها برای اینکه بدانید در مدیریت خشم‌تان در حال موفق شدن هستید این است که آرام آرام می‌بینید آنچه شما را از کوره به‌در می‌کرد دیگر اثری بر شما ندارد.

در بخشی از کتاب مدیریت خشم می‌خوانیم

ارتباط‌های تفننی برقرار کنید

وقتی این تمرین‌ها را انجام می‌دهید، سعی کنید دلایل احساسات منفی خود را پیدا کنید. به‌عبارت دیگر، همین‌طور که در دفتر روزنامه‌ی خود می‌نویسید، باید از خود بپرسید که دقیقاً چرا احساس خشم، غم یا درد کردید. گرچه همین اعلام هیجان‌های ناراحت‌کننده از طریق نوشتن دفتر روزنامه می‌تواند این هیجان‌ها (و استرس‌های همراه آن‌ها) را از ذهن‌تان بیرون کند، اما به تنهایی این بینش و ادراک را به شما نمی‌دهد که چرا خشم چنین نقش چشمگیری را در زندگی احساسی شما بازی می‌کند. این بینش – یعنی اینکه سرانجام چگونه کنترل بیشتری بر خشم خود خواهید داشت – از معنی کردن این احساسات به‌دست می‌آید.

در زیر چند مطلب از دفتر روزنامه‌ی خشم کارول، مادر مجرد 22 ساله‌ای که سعی دارد بفهمد چرا بیشتر وقت‌ها گُر گرفته بود، آمده است:

«من واقعاً دلخور می‌شدم، چون وقتی به بچه‌ها می‌گفتم تو خونه بدو بدو نکنن، بازهم می‌کردن.»
«من چرا همیشه پیش از اینکه یکی بفهمه برای ردیف کردن کارهای این دوروبر یه خورده کمک می‌خوام باید دیوونه بشم؟»
«من فکر می‌کنم اگه یه نفر دیگه به‌هم بگه دلیلی نداره اِنقدر پریشون باشم، دیگه بزنه به کله‌ام، یه عالمه دلیل دارم!»
«من می‌فهمم که به کمک احتیاج دارم؛ اما نمیدونم از کجا گیر بیارم.»

کلماتی که با حروف درشت‌تر نوشته شده‌اند به کارول کمک می‌کنند تا به بازتاب خود، که خیلی به آن نیاز دارد و سرانجام باعث اصلاح خود خواهد شد مشغول شود. در این پرونده، آنچه که کارول به خود اعتراف می‌کند این است که نمی‌تواند به تنهایی با چالش‌های زندگی کنار بیاید.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسنده
مقدمه
درباره‌ی این کتاب
قواعد رعایت‌شده در این کتاب
آنچه که لازم نیست بخوانید

https://fa-file.ir/category/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8

معرفی کتاب 48 قانون قدرت: نسخه‌ فشرده‌ شده توسط نویسنده

کتاب 48 قانون قدرت اثر رابرت گرین، اثری‌ست آموزنده، حیله‌گر و بی‌رحم برای آن‌ها که سودای قدرت در سر دارند. این کتاب با فروش بیش از یک میلیون نسخه در آمریکا و ترجمه به 24 زبان زنده‌ی دنیا، در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌ تایمز و تأثیرگذارترین کتاب‌های جهان قرار دارد. کتاب حاضر با حذف مثال‌های طولانی و متعددِ نسخه‌ی اصلی، در حجم پایین‌تری به مخاطب ارائه می‌شود.

درباره‌ی کتاب 48 قانون قدرت

کمتر کسی در طول تاریخ پیدا می‌شود که به دنبال قدرت نباشد. آن‌هایی که تظاهر می‌کنند قدرت‌طلب نیستند یا قدرت را امری مطلقاً منفی می‌دانند، به احتمال خیلی قوی از نقاب ساده‌لوحی برای مبرا کردن خود استفاده می‌کنند. ازآنجاکه بازی قدرت گریزناپذیر بوده، بهتر است به‌جای انکار آن، هنر و قوانین مربوطه را بیاموزیم. کتاب 48 قانون قدرت (The 48 Laws of Power)، اثر رابرت گرین (Robert Greene) به شما یاد می‌دهد چگونه از درد و رنج ناشی از عدم مهارت در بازی قدرت نجات یابید. این کتاب با ترکیب فلسفه‌ی افرادی چون ماکیاولی، سون تزو، کارل فون کلاوزویتز و دیگر متفکران بزرگ، تاریخ سه‌هزارساله‌ی قدرت را در 48 قانون خلاصه می‌کند. به‌منظور افزایش اشتیاق مخاطب برای خواندنِ این اثر شاهکار و با تأیید نویسنده، این نسخه از کتاب 48 قانون قدرت در حجم کمتری نسبت به نسخه‌ی اولیه‌ی تنظیم شده است. بنابراین در این نسخه از مثال‌های تکراری که از حوصله‌ی مخاطب خارج است، خبری نیست.

در روزگاری که دربار وجود داشت، قدرت حول محور پادشاه می‌چرخید. در آن زمان تصور عموم این بود که دربار نشان‌دهنده‌ی اوج تمدن یک ملت است. در چنین شرایطی، رفتارهای خشونت‌آمیز که نشانی از قدرت بودند، سرکوب می‌شد. درباریان همواره رفتاری دوگانه داشتند؛ در ظاهر موقر و آداب‌دان بودند و در خفا برای رقیبان خود به زیرکانه‌ترین شکل دسیسه‌چینی می‌کردند. کتاب 48 قانون قدرت نشان می‌دهد که در روزگار امروز نیز مثل زمان دربار دچار تناقض عجیبی هستیم. همه‌چیز باید در ظاهرْ مردمی، شایسته و متمدنانه به نظر برسد. رفتارهای مستقیم برای کسب قدرت، ما را از این بازی بیرون می‌اندازد. پس باید یاد بگیریم که رویکرد غیرمستقیم را در پیش بگیریم و بنا به توصیه‌ی ناپلئون، مشت خود را زیر دستکش مخمل پنهان کنیم.

رابرت گرین در کتاب 48 قانون قدرت، مهم‌ترین و اساسی‌ترین مهارت برای رسیدن به قدرت را توانایی تسلط بر احساسات عنوان کرده است. اگر انسان نتواند وضعیت موجود را با نگاهی منطقی رصد کند، نمی‌تواند واکنش مناسبی به آن نشان دهد. خشم مخرب‌ترین واکنش احساسی است. برای تسلط بر دشمن بهتر است به‌جای خشم، با تظاهر به دوستی، او را مغلوب کنید. در این کتاب، 48 قانون قدرت در 48 فصل به‌طور کامل تشریح می‌شود. رابرت گرین مطالب خود را با تشبیه‌ها، داستان‌هایی تاریخی و ادبی و سخن بزرگان غنی کرده است.

قانون اول از 48 قانون قدرت، این است که نباید از رئیس خود پیشی گرفت. برای به قدرت رسیدن باید به بالادستی‌ها احساس قدرت بیشتری القا کرد و درعین‌حال در نشان دادن استعداها زیاده‌روی نکرد. قانون دوم اعتماد نکردنِ بیش‌ از اندازه به دوستان و استفاده کردن از دشمنان است. نویسنده‌ی کتاب حتی توصیه می‌کند اگر دشمنی ندارید، بهتر است یک دشمن برای خود دست ‌و پا کنید. قانون چهل‌وهشتم بر نداشتن فرم و شکل خاصی تأکید می‌کند. اگر مثل آب روان و جاری باشید، قابل پیش‌بینی نیستید و با هر تغییری سازگار می‌شوید. از دیگر قوانین و تکنیک‌های کتاب می‌توان به دوری کردن از انسان‌های منفی‌نگر، جلب توجه دیگران، پنهان کردن نیت خود، اجتناب از پرحرفی و... اشاره کرد.

کتاب 48 قانون قدرت، مجموعه قواعدی برگرفته از جهانِ انسان‌های قدرتمند را بازگو می‌کند؛ کسانی مثل ملکه الیزابت اول، هنری کیسنجر، پی‌تی بارنوم و دیگر چهره‌های مشهور دنیای قدرت.

انتشارات یوشیتا کتاب 48 قانون قدرت را با ترجمه‌ی محسن شعبانی منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب 48 قانون قدرت

• یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سطح بین‌المللی؛
• حضور در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز؛
• حضور در فهرست «کتاب‌هایی که زندگی‌تان را دگرگون خواهند کرد».

نکوداشت‌های کتاب 48 قانون قدرت

• اگر قدرتْ هدف نهایی شماست، این کتابی است که باید بخوانید. (تایمز)

• خواندن فهرست مطالب کافی است تا به خواندن کتاب ترغیب شوید. (مجله‌ی نیویورک)

• کتابی ترسناک برای انسان‌های ساده‌تر و راهنمایی عالی برای طالبان قدرت. (پابلیشرز ویکلی)

• فریبنده و شگفت‌انگیز. مقدمه‌ای عالی برای کسانی که می‌خواهند در اوج باشند. (مجله‌ی مردم)

• این کتاب بر بهترین رپرهای آمریکایی مثل 50 سنت تأثیر چشم‌گیری گذاشته است. (ساندی‌تایمز)

کتاب 48 قانون قدرت برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب 48 قانون قدرت برای علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت و رهبری مناسب است.

با رابرت گرین بیشتر آشنا شویم

رابرت گرین سال 1959 در آمریکا زاده شد. او نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌ تایمز و متخصص بین‌المللی در زمینه‌ی استراتژی‌های قدرت است. رابرت گرین فارغ‌التحصیل رشته‌ی مطالعات کلاسیک از دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه ویسکانسین است. او پیش از شروع نویسندگی به‌عنوان حرفه‌ی اصلی خود، کارهای زیادی را تجربه کرده بود: کارگری ساختمان، ترجمه، سردبیری مجلات و فیلم‌نامه‌نویسی برای هالیوود.

گرین خود را پیرو مکتب ذن بودیسم می‌داند. بیشترِ آثار رابرت گرین در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌ تایمز قرار دارند. از آن جمله می‌توان به کتاب‌های «هنر اغواگری»، «33 استراتژی جنگ»، «استادی»و «قوانین سرشت انسان» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب 48 قانون قدرت: نسخه‌ فشرده‌ شده توسط نویسنده می‌خوانیم

کلماتی مانند «آزادی» و «انتخاب» قدرتی در پی دارند که فراتر از واقعیت است و مزایایی را که به همراه دارند برمی‌انگیزانند. وقتی انتخاب‌هایی را که داریم، چه در بازار، چه در انتخابات و چه در شغلمان، به‌دقت بررسی ‌کنیم، متوجه می‌شویم دارای محدودیت‌های قابل‌توجهی هستند: آنها اغلب یک انتخاب ساده بین الف و ب هستند؛‌ درحالی‌که سایر حروف الفبا خارج از انتخاب‌هایمان هستند؛ با این حال، تا زمانی که ستاره‌ی انتخابمان سوسو می‌زند، به‌ندرت در مورد سایر گزینه‌ها فکر می‌کنیم. ما انتخاب می‌کنیم که باور کنیم بازی عادلانه است و آزادی انتخاب داریم و ترجیح می‌دهیم زیاد به عمق آزادی‌مان در انتخاب فکر نکنیم.

این عدم تمایل به بررسی کوچک بودن انتخاب‌هایمان از این واقعیت ناشی می‌شود که آزادی بیش‌ازحد باعث ایجاد نوعی اضطراب می‌شود. اگرچه ممکن است عبارت «گزینه‌های نامحدود» امیدوارکننده به‌نظر برسد، در واقع فلج‌کننده است و توانایی ما را در انتخاب تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. انتخاب‌های محدود به ما آرامش می‌دهند. این امر به افراد باهوش و حیله‌گر فرصت‌ زیادی برای فریب دادن می‌دهد؛ زیرا برای افرادی که بین گزینه‌های موجود، یکی را انتخاب می‌کنند، باورش سخت است که در حال دستکاری یا فریب خوردن هستند. آنها متوجه نمی‌شوند که شما در ازای تحمیل اراده‌ی خودتان، به آنها اجازه می‌دهید آزادی و اراده‌ی ناچیزی داشته باشند؛ بنابراین، تعیین طیف محدودی از انتخاب‌ها، همواره باید بخشی از نقشه و حربه‌ی شما باشد. ضرب‌المثلی وجود دارد که می‌گوید: «اگر بتوانید پرنده را به اراده‌ی خودش وارد قفس کنید، بهتر برایتان آواز می‌خواند.»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
پیشگفتار
قانون اول: هرگز تلاش نکنید از رئیستان پیشی بگیرید.
قانون دوم: هرگز بیش‌ازحد به دوستانتان اعتماد نکنید و یاد بگیرید که چگونه از دشمنانتان استفاده کنید.
قانون سوم: نیّت خود را پنهان کنید.
قانون چهارم: از پرحرفی اجتناب و گزیده‌گویی را پیشه کنید.
قانون پنجم: شهرت بر اعتبار و موفقیت شما می‌افزاید؛ سعی کنید به هر طریق بر شهرت و اعتبار خود بیفزایید.
قانون ششم: هر طور می‌توانید توجه دیگران را به خودتان جلب کنید.
قانون هفتم: از دیگران برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید.
قانون هشتم: دیگران را به سمت خودتان جذب و در صورت لزوم، از طعمه استفاده کنید.
قانون نهم: برای دست‌یابی به موفقیت و پیروزی، به‌جای مشاجره، عمل کنید.
قانون دهم: از افراد بداقبال و آن‌هایی که نفوس بد می‌زنند، دوری کنید.
قانون یازدهم: دیگران را به خود وابسته کنید.
قانون دوازدهم: با استفاده از صداقت و سخاوت گزینشی، قربانی خود را خلع سلاح کنید.
قانون سیزدهم: هنگام درخواست کمک از طرف مقابل، هرگز از او قدردانی نکنید و روی منافعی که نصیب او می‌شود، تأکید کنید.
قانون چهاردهم: وانمود کنید دوست او هستید؛ اما همانند یک جاسوس عمل کنید.
قانون پانزدهم: دشمن خود را درهم بشکنید.
قانون شانزدهم: از غیبت خود برای افزایش احترام و شرافت استفاده کنید.
قانون هفدهم: دیگران را در وحشت و ترس نگه دارید و یک فضایی غیرقابل پیش‌بینی ایجاد کنید.
قانون هجدهم: برای محافظت از خود، نیازی به ساختن دژ نیست. انزوا خطرناک است.
قانون نوزدهم: بدانید با چه کسی سروکار دارید تا به‌اشتباه با دیگری درگیر نشوید.
قانون بیستم: به هیچ‌کس متعهد نباشید.
قانون بیست‌‏ویکم: برای فریب دادن افراد احمق، همانند خودشان رفتار کنید.
قانون بیست‌‏ودوم: از ترفند تسلیم استفاده کنید و ضعف را به قدرت بدل نمایید.
قانون بیست‌‏وسوم: همه‌ی توان خود را به کار بگیرید.
قانون بیست‌‏وچهارم: مانند افراد رده‌بالا رفتار کنید.
قانون بیست‏‌وپنجم: خودت را از نو بساز.
قانون بیست‌‏وششم: دست‌هایتان را آلوده نکنید.
قانون بیست‌‏وهفتم: از نقطه‌ضعف دیگران علیه خودشان استفاده کنید.
قانون بیست‌‏وهشتم: با جسارت وارد عمل شوید.
قانون بیست‏‌ونهم: مسیر را تا انتها برنامه‌ریزی کنید.
قانون سی‌‏ام: دستاوردها و موفقیت‌هایتان را ساده و آسان جلوه دهید.
قانون سی‌‏ویکم: گزینه‌ها را تحت کنترل خود درآورید و دیگران را وادار کنید همسو با شما حرکت کنند.
قانون سی‌‏ودوم: تخیلات دیگران را به بازی بگیرید.
قانون سی‏‌وسوم: نقطه‌ی ‌ضعف دیگران را شناسایی کنید.
قانون سی‏‌وچهارم: مانند یک پادشاه رفتار کنید تا مانند یک پادشاه با شما رفتار شود.
قانون سی‌‏وپنجم: هنر مدیریت زمان را بیاموزید.
قانون سی‏‌وششم: چیزهایی را که نمی‌توانید داشته باشید حقیر شمارید؛ نادیده گرفتن، بهترین انتقام است.
قانون سی‌‏وهفتم: دلایل قانع‌کننده بیاورید.
قانون سی‏‌وهشتم: هر طور که دوست دارید فکر کنید؛ اما مانند دیگران رفتار کنید.
قانون سی‏‌ونهم: از آب گل‌آلود ماهی بگیرید.
قانون چهلم: پنیر مجانی فقط در تله‌موش پیدا می‌شود.
قانون چهل‏‌ویکم: مسیر جدیدی را کشف کنید.
قانون چهل‌‏ودوم: برای پراکنده کردن گوسفندان باید چوپان را بترسانید.
قانون چهل‏‌وسوم: به قلب و ذهن دیگران نفوذ کنید.
قانون چهل‌‏وچهارم: با کمک آینه، طرف مقابل را خلع سلاح و خشمگین کنید.
قانون چهل‏‌وپنجم: درباره‌ی نیاز به تغییر حرف بزنید؛ اما یک‌باره تغییر اساسی ایجاد نکنید.
قانون چهل‌‏وششم: هرگز خیلی کامل به نظر نرسید.
قانون چهل‏‌وهفتم: از مسیری که مشخص کرده‌اید، منحرف نشوید و یاد بگیرید چه زمانی توقف کنید.
قانون چهل‏‌وهشتم: به هیچ شکل و فرم خاصی محدود نشوید.